تجملات هیچ وقت
جاذبهای برایم نداشته،
من چیزهای ساده را دوست دارم،
کتابها را، تنهایی را
یا بودن با کسی که تو را میفهمد...
(دافنه دوموریه)
................................................................
یه روزی یه کسی وارد زندگیتون میشه!
که تک تک واژه های لغت نامه تونو از نو معنا میکنه واستون!
زندگی و عشق رو براتون تعبیر میکنه!
کاری میکنه بفهمید قبل اون زندگی نکردید اصلن!
اونقد توقعتونو میبره بالا که دیگه جز اون و بعد اون هیچی به چشمتون نمیاد!
یه روز یکی میاد که بدجور عزیزی میکنه و عزیز میشه!
من قول میدم که میاد ولی وقتی اومد نذارید بره هیچوقت!
از دستش ندید! قدرشو بدونید!
قولِ اومدنش با من! قولِ موندنش با شما!
(نویسنده ناشناس)
................................................................
این منم....زنی در اوایل دهه سی سالگی....و اتفاقات گاهی خوشایند و گاهی ناخوش زندگی...روزمرگی های زندگی من و مستر اچ...
_ مه سو _